مهندس محی الدین اله دادی | ||||||||||||||
صحبت های جنجالی رئیس جمهور و رئیس مجلس در جلسه استیضاح وزیر کار 15 بهمن 1391 نادر قاضیپور نماینده مردم ارومیه در مجلس در جلسه علنی امروز در تذکری آئیننامهای و در اخطاری با استناد به اصل سوم قانون اساسی اظهار داشت: آقای رئیس جمهور روزی که درباره مسائل اقتصادی قرار بود در مجلس حضور یابد و سخنرانی کند، با وجود اصرار آقای ابوترابیفرد، بعد از اتمام سخنرانیاش در مجلس نماند تا نیم ساعت صحبت نمایندگان را بشنود ولی الحمدالله به خاطر یک نفر از اول وقت مانند یک بچه مدرسهای در مجلس نشسته و به صحبت نمایندگان گوش میکند. وی افزود: این امر نشان میدهد که دوره قاجار نیست و مجلس در رأس امور است. رئیسجمهور : میخواهم مسائلی را مطرح کنم که ارتباطی به رابطه دولت و مجلس ندارد اما دلیل طرح این مسائل این است که مشکلاتی در حال رنج دادن همه ما است و تنظیم روابط را از مسیر خود خارج کرده است. احمدینژاد ادامه داد: سه سال است که دولت تحت سنگینترین فشارها و تهمتها و افتراها قرار دارد و در این بین بنده در مقابل همه اینها سکوت و تحمل کردم و همکارانم را نیز به تحمل واداشتم. اما میبینیم که چند هزار نسخه بولتن سراسر افترا علیه دولت در کشور توزیع میشود. پس چارهای جز این ندیدم که برای رفع این علل بعضی از مسائل را عرض کنم. احمدی نژاد با اشاره به اینکه ممکن است گفته شود این قبلا قانون بوده و تایید شده است اظهار داشت: وظیفه من و شما این است که ببینیم مشکل این قانون کجاست و اگر اشکالی بوده باید برطرف شود، بعد از پایان اجرای بودجه دیوان محاسبات باید رسیدگی کند و به همراه نظرات خود به مجلس ارائه دهد. احمدی نژاد با طرح این سوال که در کجای این قانون اجازه داده شده مصوبات توسط رئیسمجلس لغو بشوند گفت: من دارم درد کشور را میگویم و میخواهم امروز برای حل مشکلات کشور از شما استمداد بطلبم. رئیس جمهور در پاسخ به ایراد لاریجانی که خواهش کرده بود در مورد موضوع استیضاح صحبت کنید اظهار داشت: این کاملا مرتبط با موضوع است، نگویید چون این موضوع یک قانون است باید دهنت را ببندی. رئیس جمهور کشورمان خاطرنشان کرد: من دارم ریشه درد کشور را خدمت شما عرض میکنم، همه باید در چارچوب قانون حرکت کنند، بالاخره اگر دیوان عدالت اشتباه کرد، من باید به چه کسی شکایت کنم، میگویند به خود ما باید شکایت کنید، من چه طور میتوانم به خود شما شکایت کنم. وی تصریح کرد: ملت با رأی خود رئیس جمهور را انتخاب کردهاند، به ملت بگوئید که رئیس جمهوری که میخواهید انتخاب کنید، تحت امر رئیس مجلس است، خوب آن موقع ملت دوباره رأی بدهند. احمدینژاد ادامه داد: وقتی انتخاباتش لغو میشود، دیگر چه کار باید بکند، یک معاون میگذارد، میگویند، نباید بگذارید، یک استاندار میگذارد، میگویند نباید بگذارید، این به ضرر کشور است، کسی خیال نکند که ما اختیاراتی بیشتر از قانون اساسی گرفتیم و به نفع کشور نمیشود و به نفع ما میشود. احمدینژاد گفت: ما مخلص شما نمایندگان هستیم ولی بالاخره باید چه کار کنیم، دولت با همین حرفهایی که وجود دارد، در فشار است، شما میگویید که کار و حرفهای کنید، ما چه جور باید از حق دفاع کنیم، شما راه را بفرمایید ما به آن عمل کنیم. رئیس جمهور اظهار داشت: شخصی به نام فاضل لاریجانی با آقای مرتضوی جلسه دارد که اخیراً تأمین اجتماعی یک طبقهای دارد که شرکتش را میفروشد به بخش خصوصی که من به چند و چون آن کاری ندارم هیئت امنا و تشکیلات دارند، مدیر و بازرس دارند که بیایند و به آن رسیدگی کنند. وی افزود: یک فردی به نام آقای «م» معاون مجتمع قضایی تهران، وی میگوید که میدانید که من با یکی از برادران آقای لاریجانی رفت و آمد خانوادگی دارم، آقای مرتضوی میگوید شما ارتباط دارید، او میگوید بله، من میخواهم این را بگویم که بقیه برادارن به گرد این آقای فاضل نمیرسند، یعنی اگر آن آقا برادر این آقا فاضل نبود، 3-4 تا فحشی به او میدادم، یعنی اصلاً قبولش ندارم، به او گفتم شما هر چی میخواهید به مرتضوی شفاف بگو، او واسطهای است که آقای فاضل لاریجانی میآید، پیش آقای مرتضوی ببین باید خودت رک به دکتر بگویی که آقای «ز» که همان فردی که میخواهد قرارداد بیمه تأمین اجتماعی را ببندد باید از قبل من به شما وقت بدهد، آقای فاضل لاریجانی خطاب به مرتضوی میگوید آن کسی که میخواهد قرارداد ببندد باید هوشیار باشد، یعنی خیلی روی ما تبلیغات نکند این ور و آن ور که من با فلانی هستم یعنی جایی مطرح نکند. محمود احمدی نژاد رئیس جمهور در جریان سخنرانی خود در دفاع از وزیر کار، خواهان پخش فیلم ملاقات فاضل لاریجانی و مرتضوی رئیس سازمان تامین اجتماعی شد. پس از پخش دقایقی از این فیلم، رئیس جمهور به دلیل کیفیت نامناسب به خواندن دیالوگهای آن پرداخت. محتوای این ویدئو مربوط به دیدار سعید مرتضوی رئیس تامین اجتماعی و فاضل لاریجانی برادر رئیس مجلس درباره قرارداد واگذاری شرکتهای تامین اجتماعی به بخش خصوصی بود. در خلال خواندن متن این دیالوگها توسط رئیس جمهور، مجلس برای دقایقی دچار تنش شد. نماینده مردم آبادان با صدای بلند فریاد میکشید و نسبت به این موضوع اعتراض میکرد که با مداخله سید شریف حسینی عضو هیئت رئیسه مجلس به بیرون از صحن علنی هدایت شد. بعداز پخش ویدئو هم تعداد زیادی از نمایندگان نسبت به این موضوع انتقاد داشتند که علی لاریجانی در واکنش به شلوغی صحن علنی گفت: امروز روز مهمی است. اجازه بدهید حرفشان را بزنند اگر موضوعی راجع به بستگان ما بوده، بگذارید در این باره حرفی بزنند. علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی بعد از سخنان احمدینژاد در صحن علنی و پخش فیلمی از فاضل لاریجانی از سوی احمدینژاد در صحن علنی مجلس اظهار داشت: من احساس کردم چون رئیس جمهور در مورد من صحبت میکند، اجازه دادم که حرفهایشان را مطرح کنند؛ استیضاحی در مجلس مطرح شده ربطش به من چیست که رئیس جمهور این موضوع را مطرح کرد. وی در ادامه گفت: اتفاقا جلسه خوبی بود و بعضی از مسائلی که در کشور ما وجود دارد از همین سنخ است که باید حل شود؛ این روشها اگر در پشت صحنه ادامه پیدا کند، مشکل است. رئیس مجلس اظهار داشت:من تشکر میکنم از اینکه نمایندگان تحمل کردند و آقای رئیس جمهور همه حرفهایش را زد؛ رئیس جمهور گفت من یک نواری دارم که خود این هم یک ژستی است و من هم گفتم شما که مصلحت میدانید این را انجام دهید و رئیس جمهور نوار را گذاشت و مسئله روشن شد و بقیه مطالب هم که در نوار پخش نشد خود رئیس جمهور قرائت کرد. وی ادامه داد: رئیس جمهور بحثی در مورد بهم ریخته شدن تنظیم قوا مطرح کرد که باید بگویم تنظیم قوا بهم نخورده؛ آقای رئیس جمهور این سلیقه شماست که یک جایی نظر شورای نگهبان را به عنوان مفسر قانون اساسی قبول ندارید و یک جاهایی هم .... به گزارش فارس، رئیس جمهور از رئیس مجلس خواست تا به وی هم اجازه صحبت دهد که رئیس مجلس خطاب به وی گفت: شما در این جلسه اتهاماتی به من وارد کردید و من مطابق آئیننامه جواب شما را میدهم و شما هم حق ندارید چرا که بیش از حد حرف زدید؛ تمام حرف شما اتهام به رئیس مجلس و رئیس قوه قضائیه بود. من هم رئیس مجلسم و اینجا میخواهم جواب شما را بدهم؛ شما در سرتاپای این استیضاح اتهامات و تهمتهایی به من گفتید و مطابق آئیننامه دو برابر وقت شما من فرصت دارم که جواب دهم. لاریجانی خطاب به رئیس جمهور ادامه داد: شما فرمودید بعضی از مسائل سیاسی است؛ 2،3 سال است که تحت شدیدترین فشارها هستید؛ مشکل اینجاست شما افرادی را به عنوان یاران خودتان انتخاب کردهاید که این افراد پروندههایی دارند و نمیگذارید که این پروندهها رسیدگی شود؛ فشاری نیست. اگر از من میپرسید همین مطالبی که گفتید به دادگاه بدهید تا رسیدگی کنند، مگر ما از کسی دفاع میکنیم. ما اگر نزدیکترین فردمان هم تخلف کنند میگوییم رسیدگی کنند ولی شما نمیگذارید رسیدگی شود و اشکال کار اینجاست. لاریجانی خطاب به احمدینژاد گفت: شما فرمودید که در کار بن بست ایجاد میشود؛ اشتباه میکنید. در کشوری که ولایت فقیه است بنبست نیست؛ شما در بسیاری از مواقع به رهبری شکایت کردید و ایشان به هیئت حل اختلاف ارجاع دادهاند و هیئت حل اختلاف هم نظر قاطع داد؛ دیگر کسی نباید حرفی بزند، پس بنبستی وجود ندارد. رئیس مجلس اضافه کرد: مثلا شما چندین بار در مورد اصل 138 مسائلی را مطرح کردید و قانون را خواندید درحالی که شما به قانون تمکین نکردید؛ درحالی که شورای نگهبان این قانون را تایید کرده است که اگر هیئت وزیران مصوبهای گذراند که با قانون تطابق نداشت، رئیس مجلس موظف است به آن ایراد بگیرد و بعد آن را به دولت بدهد؛ در قانون گفته شده که اگر دولت رعایت نکرد باید آن را لغو کند که رئیس جمهور به این اعتراض دارد؛ چه کسی باید این را حل کند؛ شورای نگهبان باید این را حل کند که شورای نگهبان نظر دادهاند و قبول کرده، شما چرا تمکین نمیکنید؛ شما حتی در مورد این موضوع به رهبری هم نامه نوشتید و گفتید که این موضوع خلاف قانون اساسی است پس چرا نظر رهبری را نمیگویید؛ رهبری موضوع را به هیئت حل اختلاف دادهاند و هیئت هم نظر شورای نگهبان را پرسید و ایشان ابلاغ کردند یعنی موضوع تمام شد؛ دیگر چه چیزی را تکرار میکنید؛ اگر از ولایت فقیه دفاع میکنید که ولی فقیه نظر دادند و بنبست را تمام کردند پس چرا میگویید بنبست است. رئیس مجلس اظهار داشت: شما فرمودید دیوان عدالت باید محل اتکا باشد و اگر ما شکایتی داریم بررسی کند؛گفتید که دیوان یک جاهایی بررسی را طول داد و یا رسیدگی نکرد؛ عزیز من قبل از همه این حرفها در مورد سازمان تامین اجتماعی اگر قبل از سال 88 بود دیوان حق داشت اما سال 88 قانون تصویب شده؛ قانون اصلاح ماده 113 قانون مدیریت خدمات کشوری در بند الف میگوید که سازمان مذکور زیر مجموعه وزارت رفاه و تامین اجتماعی است و وزیر در برابر قانون ذیربط پاسخگو است؛ شما رفتهاید در هیئت دولت این را تغییر دادهاید و بردهاید زیر نظر معاون اول که اینجا هم دیوان عدالت اداری و هم رئیس مجلس گفته خلاف قانون است یعنی قانون را زیر پا گذاشتهاید؛ چرا میگویید دیگران دست و پای ما را میبندند؛ شما تخلف کردهاید. لاریجانی اظهار داشت: این موضوع دفاع ندارد اگر نمیدانید بپرسید؛ شما فرمودید که دیوان محاسبات چرا دادگاه دارد؛ دیوان محاسبات دادگاه ندارد بلکه قوه قضائیه شعبهای در آنجا دارد که در آنجا دادستان و دادگاه است که این هم قانون است و مجلس تصویب کرده و شورای نگهبان هم آن را تایید کرده است؛ شما به چه چیزی ایراد دارید پس بفرمائید نظر شورای نگهبان را قبول ندارم؛ نمیتوانید این را بگویید شما رئیس جمهور هستید و باید نظامات حاکم بر کشور و قانون اساسی را قبول داشته باشید؛ قانون دیوان محاسبات گفته که یک شعبه دادسرا و یک شعبه دادگاه در آنجا باشد که در مورد دادستان آن هم مجلس رای میدهد؛ دادسرا برای خیلیها حکم صادر میکند که بعد به دادگاه میرود. دادگاه هم یک حکم بدوی برای رئیس بانک مرکزی داده که وی میتواند در دادگاه تجدیدنظر شکایت کند؛ شما به چه چیزی ایراد گرفتهاید، این عین عدالت است؛ مگر میتوانید بگویید که بعضیها بهتر از بقیه هستند و در دادگاه موضوع آنها رسیدگی نشود؛ شما نباید یک هالهای بگذارید که دادگاه دخالت نکند بلکه باید بگویید احسنت که دخالت کردید؛ برو رسیدگی کن از مسئولین ذیربط بنابراین دیوان محاسبات تخلفی نکرده و ربطی به دیوان ندارد. لاریجانی خطاب به احمدینژاد اظهار داشت: شما فرمودید که اگر اینطور باشد رئیس مجلس باید حاکم باشد؛ رئیس مجلس یک وظایف روشنی دارد و قوا هم مستقل از هم هستند؛ رئیس مجلس طبق قانون موظف است که اگر مصوبات خلاف قانون یا روح قانون باشد، تشخیص بدهد و آن را رد کند، بنابراین محدوده ما همین است نه در کار اجرا دخالت داریم ... رئیس مجلس شورای اسلامی گفت: نفس این کار را ملاحظه کنید؛ همین تهمتهای زیادی که در این جلسه نثار بنده شد هیچ ربطی به موضوع استیضاح نداشت و اگر من میخواستم مر آئیننامه را رعایت کنم، نباید اجازه میدادم که رئیس جمهور در این زمینهها حرف بزند اما چون دیدم هی میگوید فیلم، فیلم و بیاناتش به جای استیضاح در مورد رئیس مجلس است گفتم اجازه دهید حرفهایش را بزند و خوب شد که حرفهایش را زد؛ نمایندگان محترم در جریان هستند که از ابتدای بحث استیضاح وزیر کار بنده وساطت کردم از باب اینکه تشنجی بین دولت و مجلس ایجاد نشود؛ آقای مظفر معاون نظارت مجلس هستند و اگر من خلاف میگویم آقای مظفر شهادت بدهد. امروز صبح ساعت 7 آقای فروزنده آمد و گفت که من یک پیغام فوری از آقای رئیس جمهور دارم و میخواهم با شما صحبت کنم؛ من با اینکه کار داشتم گفتم چون کارم فوری است، بیاید. فروزنده به بنده گفت بهتر است این موضوع را حل و فصل کنیم چرا که مشکل ایجاد میشود و ممکن است رئیس جمهور حرفهایی بزند که من هم سیر موضوع را به آقای فروزنده گفتم راهش این است که رئیس جمهور بپذیرد، آقای مرتضوی را جابجا کند و فروزنده هم گفت که رئیس جمهور نمیپذیرد و بعد هم یک نکتهای گفت؛ آقای فروزنده گفت که آقای احمدینژاد گفته این به نفع کشور نیست و همچنین گفته که اگر این مسئله حل نشود، نواری از بستگان شما دارد که آن را پخش میکند و من را تهدید کردند و من هم گفتم که نمیدانم موضوع نوار چیست؛ مال هر کدام از بستگانم باشد فرقی نمیکند و اگر موضوعی باشد من نوار را میبینم و پاسخ ایشان را میدهم. رئیس مجلس ادامه داد: البته من اطلاعات زیادی دارم ولی مصلحت نمیبینم راجع به اطرافیان ایشان چیزی بگویم؛ من مثل ایشان لازم نمیبینم کشور را متشنج کنم. لاریجانی خطاب به رئیس جمهور گفت: اینها را ما صداقت نمیدانیم؛ این رفتارها و بداخلاقیها بلای جان کشور شده است؛ فرض کنید اصلا یکی از بستگان بنده اشتباهکار بوده؛ چه ربطی به من دارد؛ اگر من مثل شما در مورد جلسهای که اخوی شما آقای داود احمدینژاد با من داشت و مطالب زیادی نسبت به اطرافیان شما و جریان انحرافی مطرح کرد، از ارتباط با منافقین، فساد مالی، ارتباط با خارج، من فیلم میگرفتم و پخش میکردم برای شما خوب بود؟ برادر شما هم نظراتی دارد چه ربطی به شما دارد ولی شما همین اخلاق را رعایت نکردید؛ اگر یکی از بستگان بنده اشتباهی داشت باید مثل هر کس دیگری رسیدگی کرد و ما هم مانعی نیستیم و حتی مؤیدیم. لاریجانی: مشکل ما این است که رئیس جمهور اولیّات اخلاقی را رعایت نمیکند؛ اگر رئیس جمهور مطلبی داشت چرا اینجا مطرح کرد؛ استیضاح نمایندگان یک چیز بود و نه ربطی به رئیس مجلس داشت و نه ربطی به چیز دیگر؛ چرا این مسئله را مطرح کردید؛ اتفاقا خوب شد این مسائل را گفتید؛ شما که مرتب میگویید بگم، بگم، و این مسائل را در کشور راه انداختهاید، امروز این فیلم را پخش کردهاید تا مردم شخصیت شما را بهتر بشناسند. بعد از اینکه علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی طی سخنانی پاسخ مسائل مطرح شده از سوی رئیس جمهور را مطرح کرد، محمود احمدینژاد از لاریجانی خواست تا به او هم اجازه صحبت دهد اما لاریجانی در پاسخ احمدینژاد گفت که شما یک سری اتهامات را مطرح کردید و بنده هم جواب شما را دادم. بعد از آن بود که احمدینژاد به حالت اعتراض جلسه علنی مجلس را ترک کرد.
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی امروز یکشنبه پارلمان و در جریان بررسی طرح استیضاح وزیر تعاون ،کار و رفاه اجتماعی بعد از استماع توضیحات شیخالاسلامی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و سخنان موافقان و مخالفان وی، با 192 رأی موافق، 56 رأی مخالف و 24 رأی ممتنع از مجموع 272 نماینده حاضر، با استیضاح شیخالاسلامی موافقت کردند. بر این اساس شیخالاسلامی نمیتواند به فعالیت خود در ساختمان وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خیابان "آزادی" ادامه دهد و وکلای ملت وزیر کار را بیکار کردند. گزارش مشروح جلسه جنجالی را میتوانید در خبرگزاری فارس بخوانید! [ دوشنبه 91/11/16 ] [ 1:40 صبح ] [ محی الدین اله دادی ]
[ نظرات دوستان () ]
بسم الله الرحمن الرحیم رئیس، اعضای هیأت رئیسه و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مردم شریف و اخلاقمدار ایران اسلامی سلام علیکم اگرچه توهین و تهمت به آیتالله هاشمی رفسنجانی و یاران دیرین امام(ره) که از شروع مبارزات مردم ایران اسلامی علیه طاغوت و طاغوتیان و پیروزی آنان بر اندیشههای استعماری، استبدادی، سلطنتطلبها، تودهایها و منافقین خلق سابقهای 50 ساله دارد، اما آنچه که روز سهشنبه 28 آذر 1391 در صحن علنی مجلس شورای اسلامی آن هم در تریبونی باز که حداقل 70 میلیون جمعیت ایران از طریق پخش زنده رادیویی، امکان استماع آن را داشتند، اتفاق افتاد، از جهاتی متفاوت بود و همین تفاوت، خانواده آیتالله هاشمی را بر آن داشت تا علیرغم میل باطنی در این شرایط حساس که دشمنان داخلی و خارجی انقلاب و مردم به اختلافات خانوادگی دوستداران نظام دلخوش کردهاند و افرادی فریبخورده و یا نادان، دانسته یا ندانسته به آن دامن میزنند، مطالبی را نه در دفاع از یک خانواده یا شخص، بلکه در دفاع از اخلاق اسلامی و انسانی و نظامی مبتنی بر مکتب اهل بیت(ع) بیان دارد که سالهاست مظلومانه در رسانهها و محافل مختلف حقیقی و مجازی ، مورد هجمه قرار میگیرند و مانند نطق اخیر در تریبون رسمی مجلس شورای اسلامی، با واژگانی غیراخلاقی لگدکوب میشوند. همگان در این سالها به خوبی میدانند رویه و منش آیتالله هاشمی رفسنجانی در برخورد با اینگونه تخریب شخصیتها کریمانه بوده و آنچه برای ایشان مهم است، فقط وحدت و تقویت وفاق ملی و بازگشت به رویه اعتدال و سرسپردگی به قانون است. البته مطابق همین قانون اساسی که خود ناطق نیز به بعضی از اصول آن در این نطق استناد کرده است، در فصل یازدهم و به ویژه اصل 156 آن به صراحت قید شده است: «رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، تعدیات، شکایات و حل وفصل دعاوی و رفع خصومت و اخذ تصمیم و اقدامات لازم در آن قسمت را هم (که از امور حسبه است) قانون معین میکند و از وظایف قوه قضائیه است.» انتظار میرود دادگاه محترم ویژه روحانیت چنانچه این اظهارات را نوعی تعدّی به حریم و منزلت دیگران میداند، به صورت قانونی همانند مواردی که از قبل به آنها عمل کرده است، اقدام نماید. چون هیچ کس حق ندارد قبل از اینکه متهمی در دادگاههای صالحه و به موجب حکم قطعی محکوم شود، جرایمی را به وی منتسب کند. مضافاً اینکه فرد موردنظر، هنوز به دادگاه نرفته و حتی اگر فرضاً در دادگاه بدوی هم محکوم شود، کسی حق ندارد او را مجرم معرفی کند یا با این عنوان از وی نام ببرد. حال آنکه در این نطق، علاوه بر اینکه نام متهم اصلی آورده و از اوصاف امالفساد، غول مفسد و... استفاده شده است، از کلمات و عباراتی چون «مشاور اصلی» نیز استفاده شده که متعرّض افراد دیگر است که ارتباطی با پرونده اتهامی ندارند و طرح آن در نطق علنی مشمول اصل 86 قانون اساسی نیست. البته دادستانی تهران طی بیانیهای در یازده بند و مستند به دلایل حقوقی گفت که ناطق روز سهشنبه مجرم و دروغگوست و انشاءالله مردم ایران مطلع خواهند شد که سرنوشت این اعلام جرم به کجا میرسد. السابقون و دلسوختگان انقلاب و مردم عزیز ایران به خوبی به یاد دارند که چگونه پس از پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، طیف وسیعی از سلطنتطلبها، منافقین، چریکهای فدایی خلق و... انواع و اقسام توهینها، تهمتها و توطئهها را علیه همه مردان راستین انقلاب بهویژه «سه یاور خمینی» به راه انداختند. حتی واژگانی چون «شاه کلید» هم برای توهین و تهمت به آیتالله هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان تازگی ندارد و مردم خوب به یاد دارند که افراطیون دیگری نیز که دین را افیون ملتها میدانستند، برای ضربه زدن به نظام، با همین ادبیات به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام میتاختند که امام راحل پس از ترور آیتالله هاشمی توسط گروه منحرف فرقان در پیامی، زنده بودن نهضت را به زنده بودن ایشان پیوند زدند و رهبری معظم انقلاب هم درست در پایان هشت سال دوره ریاست جمهوری ایشان در پای صندوق رأی با صراحت هر چه تمامتر فرمودند: «هیچ کس برای من هاشمی نمیشود» برای شخص آیتالله هاشمی رفسنجانی، ولایت فقیه به عنوان یک اصل مترقی در قانون اساسی و به عنوان یک سرمایه معنوی در فقه شیعه بسیار بالاتر از آن است که در منازعات سیاسی از آن هزینه نمایند، تا چه رسد در پاسخ به ناسزاگوییها. اما این چه ولایتپذیری و ادعای ولایتمداری از سوی یک نماینده مجلس است که در ناسزاگویی به آن استناد میکند و در تأکید بر نطق خویش، میگوید: «من به وظیفهام عمل کردهام!!» در همین زمینه به خطبههای جمعه ولیامر مسلمین که به جای دو رکعت نماز خوانده میشود، درباره آیتالله هاشمی رفسنجانی توجه فرمایید: «آقای هاشمی را همه میشناسند. من شناختم از ایشان مربوط به بعد از انقلاب و مسئولیتهای بعد از انقلاب نیست. من از سال 1336 یعنی 52 سال قبل ایشان را از نزدیک میشناسم. آقای هاشمی از اصلیترین افراد نهضت در دوران مبارزات بود. از مبارزین جدی و پیگیر قبل از انقلاب بود. بعد از پیروزی انقلاب از مؤثرترین شخصیتهای جمهوری اسلامی در کنار امام بود. بعد از رحلت امام هم در کنار رهبری تا امروز. بارها این مرد تا مرز شهادت پیش رفته است. قبل از انقلاب، اموال خود را صرف انقلاب میکرد، به مبارزین میداد. اینها را خوبست که جوانان بدانند. بعد از انقلاب ایشان مسئولیتهای زیادی داشت. هشت سال رئیس جمهور بود، قبلش رئیس مجلس بود، بعد مسئولیتهای دیگری داشت و در طول این مدت هیچ موردی را سراغ نداریم که ایشان برای خودش یک اندوختهای از این انقلاب درست کرده باشد. اینها حقایقی است که باید دانست.» متأسفانه باید گفت از شبی که توهین و تهمت به آیتالله هاشمی رفسنجانی در قالب مناظره انتخاباتی از رسانه ملی پخش شد و فرهنگسازان جامعه با اهداف محدود انتخاباتی بهبه و چهچه گفتند، این رذیله اخلاقی در کشور وارد فاز جدیدی شد و بعدها که به بهانه برخورد با یک فرزند ایشان در کنار مضجع شریف حضرت عبدالعظیم حسنی در شهر ری تکرار شد، رشد کرد و اینک به بهانه برخورد با فرزند دیگر ایشان، چنان نهادینه شد که یک نفر در کسوت روحانی، به عنوان نماینده مردم، در تریبون مجلس و از طریق صدای جمهوری اسلامی ایران فحاشی میکند، در حالی که رهبری انقلاب در زمانی که یکی دیگر از همفکران همین شخص، به یکی دیگر از فرزندان آیتالله هاشمی رفسنجانی- البته نه از تریبون رسمی- فحاشی کرده بود، در دیدار نمایندگان مجلس خبرگان در فرازی از بیاناتشان فرمودند: «فضای اهانت و هتک حرمت در جامعه، یکی از آن چیزهایی است که اسلام مانع از آن است، نباید این اتفاق بیفتد. فضای هتک حرمت، هم خلاف شرع است، هم خلاف اخلاق است، هم خلاف عقل سیاسی است. انتقاد، مخالفت، بیان عقاید، با جرأت، هیچ اشکالی ندارد، اما دور از هتک حرمتها و اهانتها و فحاشی و دشنام و این چیزها. همه هم در این زمینه مسئولند. این کار علاوه بر اینکه فضا را آشفته میکند و اعصاب آرام جامعه را به هم میریزد- که امروز احتیاج به این آرامش هست- خدای متعال را هم از ما خشمگین میکند. من میخواهم این پیامی باشد به همهی آن کسانی که یا حرف میزنند، یا مینویسند، چه در مطبوعات، چه در وبلاگها. همهی اینها بدانند، کاری که میکنند، کار درستی نیست. مخالفت کردن، استدلال کردن، یک فکر سیاسی غلط یا یک فکر دینی غلط را محکوم کردن، یک حرف است، مبتلا شدن به این امر خلاف اخلاق و خلاف شرع و خلاف عقل سیاسی، یک حرف دیگر است؛ ما این دومی را به طور کامل و قاطع نفی میکنیم؛ نباید این کار انجام بگیرد. متأسفانه بعضی این کار را میکنند. من به خصوص به جوانها توصیه میکنم. بعضی از این جوانها بلاشک مردمان بااخلاص و مؤمن و خوبی هم هستند، اما خیال میکنند این وظیفه است؛ نه، من عرض میکنم این خلاف وظیفه است، عکس این وظیفه است.» دشمن خوب میداند که «امالفساد و اختاپوس» خواندن یکی از یاران پرسابقه انقلاب، یعنی ایجاد شک و تردید در باور مردم به نظام اسلامی و کسانی که با تحمل شکنجه و زندان و تبعید آن را به وجود آوردند و در دوران تثبیت، تداوم و تاکنون در عالیترین مصادر امور هستند و پس از مسئولیتهای فراوان در شورای انقلاب، مجلس شورای اسلامی، دفاع مقدس و ریاست جمهوری، برای چندمین دوره از سوی رهبری معظم انقلاب به عنوان رئیس عالیترین مجمع مشورتی خویش و داوری انتخاب میشود. مردم آیتالله هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان را میشناسند و میدانند پدر این خانواده سالها قبل از شروع علنی نهضت اسلامی، در عاشورای سال 1337 در همدان به خاطر انتقاد از مفاسد حکومتهای سلطنتی، بازداشت و پس از آزادی از شهر اخراج شد و با شروع مبارزات، وقتی رژیم پهلوی میخواست عرصه را بر مراجع، علما و طلبهها تنگ نمایند، جزو اولین سربازان طلبهای!! بود که از قم به پادگان نظامی در تهران آورده شد و از همان زمان تا پیروزی انقلاب، زندگی ایشان در متواری بودن، شکنجه، بازداشت، زندان، ممنوعیت از منبر بود و حتی حکم اعدام ایشان (با استناد به اسناد ساواک) در بیدادگاههای پهلوی صادر و با دخالت علما و مراجع قم و نجف جلوگیری شد. مادر این خانواده از دو سو، ریشه در دو خاندان اصیل و پرافتخار سادات مرعشی و مرحوم آیتالله سیدمحمدکاظم طباطبایی معروف به صاحب عروهالوثقی دارد و در تمام سالهای مبارزه، ضمن همراهی با شوهر، مسئولیت اداره فرزندان را در غیاب پدر داشت. فرزند بزرگ این خانواده، فاطمه هاشمی است که علاوه بر تحمل رنجهای دوران مبارزه، در اسناد ساواک (دوران مبارزه، جلد 2، صفحه 1020) از جمله افراد تحت مراقبت در مدرسه بود و پس از فراغت از تحصیل، مسئولیت اداره نهاد ارزشمند بنیاد بیماریهای خاص را از سال 1375 تا امروز – آن هم بدون دریافت یک ریال حقوق- عاشقانه و مخلصانه به عهده گرفته و مطمئناً مردم و مخصوصاً کسانی که متأسفانه در خانواده خود بیمار خاص دارند، از برکات این نهاد مطلع هستند. فرزند دوم خانواده محسن هاشمی است که به خاطر نیاز کشور به تخصص علمیاش در صنایع موشکی، تحصیل در مقطع دکترا را نیمهکاره رها کرد و به کشور آمد و در پایهگذاری این صنعت نقش بهسزایی داشت و در دوران ریاست جمهوری پدر، رئیس دفتر بازرسی ویژه رئیس جمهور بود و پس از آن در مسئولیت مدیرعامل متروی تهران، مردم این شهر از خدمات ایشان اطلاع دارند. فرزند سوم این خانواده فائزه، در یکی از بخشهای غریب و مورد غفلت کشور، یعنی ورزش بانوان نقش سازندهای داشت و در دوره پنجم با رأی قاطع مردم تهران، نماینده مجلس شورای اسلامی بود. پس از دیپلم در دانشگاه الزهرا لیسانس گرفت و مقاطع عالی را در دانشگاه آزاد و خارج از کشور سپری کرد و پس از دفاع از رساله دکترای خویش در رشته حقوق بینالملل، به عنوان مدیر گروه حقوق در واحد پردیس دانشگاه آزاد اسلامی مشغول بود. فرزند چهارم خانواده مهدی، پس از رسیدن به سن بلوغ تا پایان جنگ در جبههها و در خطوط مقدم بود که جانباز شیمیایی است و به تأیید پزشکان 9 درصد ریهاش سیاه است. پس از جنگ با تأسیس شرکت دولتی صنایع دریایی، چندین تکنولوژی برتر را تقدیم کشور کرد. ساخت سکوهای عظیم حفاری در دریا، ساخت لولههای قطور و مهم نفت و بکارگیری آنها در کف دریا و آوردن تکنولوژی حساس حفاریهای افقی چاههای نفت که علیرغم تحریمهای شدید کشور، این شرکت هنوز در داخل و خارج طرحهای مهمی در دست اجرا دارد و شروع ساخت اولین فاز گاز پارسجنوبی و پایهگذاری منطقه فوقالعاده مهم عسلویه و راهاندازی مرکز بهینهسازی مصرف سوخت از جمله خدمات ارزشمند او به کشور است که تا قبل از آن، بیسابقه بود. آخرین فرزند خانواده یاسر است که از نوجوانی به جبهه رفت و مدال جانبازی را به سینه خویش آویخت. پس از تحصیل ابتدا در جهاد سازندگی و پس از آن در دفتر پدر در مرکز تحقیقات استراتژیک مشغول شد و نقش اساسی در رونق صنایع جنبی لبنی کشور ایفا کرد. این خانوادهای که ناطق مجلس آن را اختاپوس و مفسد میخواند، از سالها پیش که پدر به جرم همراهی امام و مردم محبوس بود، تفریحات روزهای تعطیل را در اطراف زندانهای قزلقلعه، قصر و اوین میگذراندند. خانوادهای که رئیس قوه قضائیه وقت در سال 1376 و پس از پایان 8 سال ریاست جمهوری پدر، اعلام میکند که نه تنها دارایی آنها زیاد نشده، بلکه کم هم شده است. به این جمله امام راحل توجه و آن را با این تهمت مقایسه کنید که وقتی در سال 1360 دشمنان انقلاب تهمتهای مالی به یاران صدیق نظام میزدند، در تیر ماه همان سال میفرمایند: «شایعهسازی میکنند که اجناس جنگزدهها میرود توی جیب آقای بهشتی، آقای خامنهای و آقای هاشمی.» (صحیفه امام، جلد 15، صفحه 23) خانوادهای که مقام معظم رهبری پدر خانواده را با صفات «متدیّن، متعبد، جزو صلحای زمان، عالمی متفکر، سیاستمداری هوشمند، فقیهی زمانشناس، مجاهدی خستگینشناس و برادری مهربان برای ضعیفان» (پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، آرشیو بیانات) به جامعه معرفی میکند، اما یک نماینده که ادعای ولایتمداری دارد، کلماتی میگوید که کاش سهواً و از روی احساسات بوده باشد، اما در مصاحبههای متوالی پس از نطق میگوید: «هیچ کجای نطق را توهینآمیز نمیدانم» و حتی این توهین و تهمتها را «واقعیتهایی میداند که آنها را کنار هم جمع کرده و صریح گفته!!» در پایان ذکر این نکته ضروری است که آیتالله هاشمی رفسنجانی و خانواده ایشان این توهین و تهمت را هم در کنار دیگر تهمتهای از اول انقلاب اسلامی تاکنون میگذارند و با یادآوری این جمله امام که فرموده بودند: «احتمال قوی میدهم پس از من برای انتقامجویی از من به بعضی از نزدیکانم و دوستانم تهمتهایی که من آنها را ناروا میدانم، بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند، آنان را بسوزانند و احیاناً به صورت دفاع از من، انتقام مرا از آنها بگیرند.» (پایگاه اطلاعرسانی حوزه) به ارواح منور آن پیر فرزانه و همه شهدای راه انقلاب اسلامی سلام و درود میفرستند و میگویند: «سر خمّ می سلامت شکند اگر سبویی» ضمن تشکر از مردم عزیز ایران، نخبگان و نویسندگان جامعه که پس از نطق با تماسهای مکرر تلفنی و نوشتن مقالات متعدد، به محکومیت این توهین و تهمت پرداختند و همچنین سپاس ویژه از اعضای هیأت رئیسه و شما نمایندگان محترم که فرصت این پاسخگویی را فراهم کردید، بر حقانیت نظام اسلامی و انشاءالله دوام آن تا ظهور حضرت حجت(عج) تأکید داریم و میگوییم: سنگ بد گوهر اگر کاسه زرّین بشکست ارزش سنگ نیفزاید و زر کم نشود. خانواده آیتالله هاشمی رفسنجانی [ چهارشنبه 91/10/6 ] [ 6:10 عصر ] [ محی الدین اله دادی ]
[ نظرات دوستان () ]
[ پنج شنبه 90/11/27 ] [ 3:18 عصر ] [ محی الدین اله دادی ]
[ نظرات دوستان () ]
|
||||||||||||||
[قالب وبلاگ : مهندس محی الدین اله دادی] [Weblog Themes By : Mohyedin.ir] |