سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مهندس محی الدین اله دادی
 
آخرین مطالب
لینک دوستان من

 

 

ما هر انتقادی که به آقای احمدی نژاد داشته باشیم؛ با هر کار کرده و نکرده ایشان که مخالف باشیم، انصاف حکم می‌کند که به خاطر یک مساله از او تشکر کنیم. احمدی نژاد در این چند سال نگاه ما را به سیاست و قدرت کلا عوض کرد و چشمانمان را به روی حقیقت و واقعیت بازتر کرد. آن نگاه سنتی به سیاست را از ما گرفت و واقع بینی را به ما هدیه داد. چه خدمتی از این بالاتر؟

در این چند سال فهمیدیم که سیاست یعنی واقع بینی نه رویاپردازی. فهمیدیم که سیاست، امر مقدسی نیست که برای پیروزی یک نفر در انتخابات، روزه نذر کنیم و طلا و جواهرات عیالمان را خرج ستادش کنیم و عکسش را روی عمامه‌مان بچسبانیم! (عینا در قم اتفاق افتاده) فهمیدیم که هیچ روزی حماسه نیست و هیچ انتخابی، مبدا تاریخ نیست و هیچ شخصی مالک اشتر علی نیست و هیچ رقیبی دشمن و شیطان و بت بزرگ نیست! فهمیدیم که سیاست، بازی است و همه آدمها حتی همان‌ها که حماسه آفرین و معجزه گر و بت‌شکن بودند، در موضع و جایگاه قدرت است که خودشان را نشان می‌دهند.

اگر این را بفهمیم (که مطمئنا خیلی ها در این مدت فهمیده‌اند چون از رفتار و گفتار و مواضعشان معلوم است) ممکن است در جهت گیری‌ها، موضع‌گیری‌ها و انتخاب‌های بعدی جوگیر نشویم و واقعیات را در نظر بگیریم. آن وقت یک نفر را تا آسمان هفتم بالا نمی‌بریم که بعدا برای پایین آوردنش چاره‌ای جز له کردنش نداشته باشیم!

البته ممکن است بعضی‌ها واقع بینی و واقع‌گرایی را مغایر با آرمان خواهی تلقی کنند. در حالی که واقع‌بینی در سیاست یک اصل بدیهی است. به قول دوست بزرگواری، فرض کنید در انتخابات سال 84، هاشمی و کروبی به دور دوم می‌رفتند، آن وقت رای دادن به هاشمی رفسنجانی یک واقعیت بود!

انتخابات آتی هم چنین شرایطی دارد. همان طوری که انتخابات سال 84 حماسه نبود، سال 92 هم حماسه‌ای در کار نیست. (حماسه از جهت نوع انتخاب، وگرنه حضور مردم که همیشه حماسه است) مطمئنا فرق آقای الف و ب با آقای احمدی نژاد، آنقدرها نیست که خیلی به مغزمان فشار بیاوریم. لااقل بدتر از او نیستند. در جایگاه قدرت، همه شبیه همند. پس بدون خلق حماسه، یک رییس جمهور معمولی برای خودمان انتخاب کنیم!

پی نوشت:

اول: اینجا درباره «اشتباه در انتخاب» حرف نزدم، بلکه درباره «اشتباه بعد از انتخاب» صحبت کردم. پس خواهش می کنم دوستان موافق و مخالف، نظر شخصیشان را به اسم من ننویسند.

دوم: معمولا بعد از چنین نوشته هایی، سر و کله آدمهایی پیدا می‌شود که ادعا می‌کنند «ما از اول می‌دانستیم، ما از اول می‌گفتیم و …» جدای از برخی آدم‌ها که می‌شود تا حدودی حق را به آنها داد، بیشتر چنین ادعاهایی از سوی کسانی مطرح می‌شود که در انتخابات گذشته، همه زورشان را زدند ولی رای نیاوردند. بعد دقیقا از فردای انتخابات شروع کردند به مخالفت و انتقام از رای مردم.

این آدمها باید توضیح بدهند که راه حل پیشنهادی آنها از روز اول چه بود؟ جز پیروزی کاندیدای مورد نظرشان؟ (هاشمی، موسوی، کروبی و یا سایر اصلاح طلبان؟) یعنی ادعای چنین جماعتی درباره دانستن و پیش بینی کردنِ اوضاع فعلی، یک موضع انتخاباتی و سیاسی هست. به هرحال مردم به کاندیدای آنها رای ندادند. دیگر از چه چیزی ناراحتند؟

جالب اینکه ما به اشتباه خودمان در بالابردن آدمها معترفیم، ولی این جماعتِ پیشگو، چنان از کاندیداهای خودشان می‌گویند و می‌نویسند که انگار تنها ناجی فرستاده از سوی خدا همان‌ها هستند! پس شما چه فرقی با ما دارید؟!

منبع: آهستان http://www.ahestan.ir/?p=11236


[ دوشنبه 91/8/22 ] [ 7:40 عصر ] [ محی الدین اله دادی ] [ نظرات دوستان () ]
.: Weblog Themes By themzha :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
امکانات وب


بازدید امروز: 49
بازدید دیروز: 95
کل بازدیدها: 1334758